روز تولدم اشنایی با تو بود
مرگم دست خدا نیست
سرنوشت و زندگیم در دستان کوچک توست
خداوندا......
مرا از جهنمت نترسان
جهنم تو بهشت من است
زندگیم جهنمی شده که هر روز مردن و زنده شدن را تجربه میکنم
تمام ارزوهایم بر باد رفت
کودکی و نوجوانی را گذراندم
ولی جوانی را ندیدم
با راهی اشتباهی به پیری رسیدم
تنها یک ارزو در سرم مانده است
تنها یک امید برایم مانده است
تنها مــــــــــــرگ
برچسبها:
